Invisible_Girl

یه دانشجوی داروساز خسته که منتظر ه هرچه زودتر فارغ التحصیل شه و بره دنبال ارزوهاش
یه دختر 23ساله نامرئی که میخواد نشون بده کی هست،چی فکر میکنه،چی میخواد.
یه رفیق بامعرفت که همیشه از دوستاش جلوتر بوده.
کسی که توی زمان ومکان اشتباه متولد شد!

بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اغاز زندگی بلوغ شرووع 23سالگی» ثبت شده است

۰۳
مهر

سلام

بالاخره بعد از مدت طولانی تصیمیم گرفتم که که یه بلاگ برای خودم بزنم

راستش تا چند وقت پیش و از خیلی وقتهای پیش همیشه تو فکر زدن یه بلاگ یا سایت که بتونیم از ته دل حرفهامون بزنیم دوست داشتم راه بندازم.

اخرین باری که حرف دلم زده ام سوتفاهم شد و کلی دردسر.یه بلاگ تو وردپرس  و جاهای دیگه هم درست کرده ام ولی خوشم نیومد.

فضای اینجا جالب تره بنظرم

خب از کجا بگم؟من یه دختر 22ساله هستم که قراره دقیقا 14روز دیگه برم توی 23سالگی.خودمم نفهمیدم که چطور اینقدر از 18سریع به 23سالگی رسیده ام.شاید هم بخاطر استرسیه که از چندماه پیش داشتم.وقتی 7ساله ام بودم معلم کلاس اولمون میگفت میتونی روزی نویسنده موفقی بشی ومن فقط یه پوزخند بهش زده ام چون هیچکسی بهتر از من خودم من رو نمیشناسه.اکثر کسایی که تو یونی یا فضاهای دیگه باهاشون دوستم شاید فقط یه 40%از وجود من دستشون اومده باش و بدونن چه خصوصیاتی دارم ولی خب بازم این دلیل نمیشه که من بتونن بشناسن چون گاهی وقتها خودمم نمیدونم کی داره برام تصمیم میگیره.مشکلی که با اطرافیانم توی این سن دارم اینکه وقتی من بزرگ شده ام چیزهایی مورد پسند جامعه بود که خودم وخانواده ام چندان براش وقتی نذاشته بودیم.تا زمانی که دبیرستان بودیم محبوب همه بودیم.معصوم پاک مهربون وبادرک.با شخصیت و مودب وقتی اومدیم دانشکده ورق برگشت.پروویی لاس جسور بودن،خوش هیکل بودن خوشتیپ بودن همه این ها شد اپشن.نمیدونم ایراد از کجاست